مسعود رضایی بیاره

نگاه

بوی نفست دمیـد و گـُل گشت پدید

گـُل گشت پدید و در نگاهت بدمید

گـُلواژه‌ی اشکی از نگاهش بچکید

آتش که نــگاه گـرم و گیرایت دید