مسعود رضایی بیاره

بعد از تو

بعد از تو بهـار از این حـوالی نگذشت

غافل ز تو روز و ماه و سالی نگذشت

هر غـم که رسید و پنجه زد بر در دل

شادان بنشست و دست خـالی نگذشت