مسعود رضایی بیاره

اعجاز

گفتم کـــه مگر تــرانه‌ای ساز کنم

تا عقــــده کمی ز کار دل باز کنم

تاری اگرم ز مویت افتد در دست

هر واژه به رشته آرم اعجـاز کنم